نمایش نتایج: از 1 به 2 از 2

موضوع: بازار هراسی(آگورافوبیا)

1511
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16950
    نوشته ها
    421
    تشکـر
    346
    تشکر شده 512 بار در 244 پست
    میزان امتیاز
    9

    بازار هراسی(آگورافوبیا)




    اختلال هول (پانیک) و بازار هراسی (آگورافوبیا)

    بيماران بازار هراس از هر گونه موقعيتي که در آن به دست آوردن کمک مشکل باشد، سرسختانه اجتناب مي‏کنند. در اماکني مثل خيابان‏هاي شلوغ، مغازه‏هاي پر ازدحام، فضاهاي سربسته (نظير تونل، زير پل، و بالابر [آسانسور]) و وسايل نقلية دربسته (مثل مترو، اتوبوس، و هواپيما) دلشان مي‏خواهد يکي از دوستان يا اعضاي خانواده همراهيشان کند. حتي ممکن است اصرار بورزند که هر وقت خانه را ترک مي‏کنند، کسي با آنها همراه شود. چنين رفتاري ممکن است به اختلاف زناشويي بينجامد و همين مشکل ـ اختلاف زناشويي ـ به غلط مشکل اوليه فرد تشخيص داده شود. افرادي که بيماريشان شديد است، حتي ممکن است هيچ وقت پا از خانة خود بيرون نگذارند. بيماران مبتلا به بازار هراسي به ويژه پيش از آنکه درست تشخيص داده شوند، ممکن است از اين بترسند که مبادا دارند ديوانه مي‏شوند.
    حمله حاد شديد اضطراب همراه با احساس مرگ قريب الوقوع را اختلال هول (پانيک) مي ‏نامند. مشخصه اختلال پانيک، حملات و دوره‏ هاي مجزاي ترس شديد هستند و فراواني بروز آنها از چند حمله در يک روز تا صرفاً تعداد انگشت ‏شماري حمله در يک سال فرق مي‏کند. اختلال هول با تعدادي اختلالات ديگر و به خصوص بازار هراسي (آگورافوبيا)، همراه است. بازار هراسي عبارت است از ترس از تنها بودن در اماکن عمومي (مثل فروشگاه‏هاي بزرگ) به ويژه اماکني است که در صورت عارض شدن حمله پانيک بر فرد خروج سريع از آنها دشوار است.بازار هراسي اي بسا ناتوان کننده ‏ترين فوبيا باشد، چون مي‏تواند به نحو چشمگيري توانايي فرد را براي کار کردن در موقعيت‏هاي اجتماعي و شغلي بيرون از منزل مختل کند. در ايالات متحد اکثر پژوهشگراني که در زمينة اختلال هول کار مي‏کنند، معتقدند که بازار هراسي تقريباً هميشه عارضه ‏اي از اختلال هول در بيمار است. به عبارت ديگر، به نظر مي‏رسد که بازار هراسي را ترس بيمار از وقوع حملة پانيک در مکاني عمومي که گريختن از آن دشوار است، ايجاد مي‏کند. پژوهشگران کشورهاي ديگر و نيز برخي از پژوهشگران و بالينگران ايالات متحد اين نظريه را قبول ندارند. با اين حال در dsm-iv-tr باز هم اختلال هول است که اختلال غالب در اين زوج بيماري تلقي شده است. در dsm-iv-tr اين تشخيص‏ها ذکر شده است: اختلال هول با و بدون بازار هراسي و نيز بازار هراسي بدون اختلال هول. حمله پانيک در انواع و اقسام اختلالات رواني (مثل اختلالات افسردگي) و بيماري‏هاي طبي (نظير ترک مواد يا مسموميت با مواد) نيز مي‏تواند روي دهد؛ پس به صرف وقوع حمله پانيک نمي‏شود تشخيص اختلال پانيک را مطرح کرد.

    بيماري‏هاي همراه

    نود و يک درصد از بيماران دچار اختلال پانيک و هشتاد و چهار درصد از مبتلايان بازار هراسي لااقل به يک اختلال رواني ديگر نيز دچارند. طبق dsm-iv-tr، 10 تا 15 درصد افراد مبتلا به اختلال پانيک، همزمان به اختلال افسردگي اساسي نيز مبتلا هستند. تقريباً يک سوم افراد مبتلا به هر دوي اين اختلالات، قبل از شروع اختلال پانيک به اختلال افسردگي اساسي دچار بوده‏اند؛ و حدود دو سوم آنها در حين يا پس از شروع افسردگي اساسي، ابتدا اختلال پانيک را تجربه مي‏کنند.اختلالات اضطرابي نيز در مبتلايان به اختلال پانيک و بازار هراسي شايع هستند. 15 تا 30 درصد افراد مبتلا به اختلال پانيک به جمعيت هراسي هم دچارند، 2 تا 20 درصد آنها هراس اختصاصي دارند، 15 تا 30 درصد اختلال اضطراب فراگير دارند، 2 تا 10 درصد اين بيماران به اختلال استرس پس از سانحه مبتلا هستند، و تا 30% آنها از اختلال وسواسي ـ جبري نيز رنج مي‏برند. ساير بيماري‏هاي شايع همراه عبارتند از خود بيمارانگاري، اختلالات شخصيت، و اختلالات مرتبط با مواد.

    جدول 3 ملاک‏هاي تشخيصي dsm-iv-tr در مورد اختلال پانيک بدون بازار هراسي

    الف) هر دو مورد زير وجود داشته باشد:(1) حملات غير منتظره و عود کنندة پانيک.(2) در پي لااقل يکي از اين حملات، لااقل يکي از موارد زير به مدت لااقل يک ماه وجود داشته باشد:(الف) نگراني دايم از وقوع حمله‏اي ديگر.(ب) نگراني از نتايج ضمني حمله يا عواقب آن (مثل از دست دادن تسلط بر خود، ابتلا به حملة قلبي، «ديوانه شدن»).(پ) پيدايش تغييري چشمگير در رفتار به دليل حملات مزبور.ب) فقدان بازار هراسي.پ) حملات پانيک، ناشي از اثرات جسمي مستقيم يک ماده (مثلاً از مواد مورد سوء مصرف يا از داروها) يا يک بيماري طبي عمومي (مثل پرکاري تيروئيد) نباشد.ت) اختلال رواني ديگري نتواند حملات پانيک را بهتر توجيه کند، مثل جمعيت هراسي (که در صورت مواجهه با جمع ـ که عامل ترس است ـ پيدا مي‏شود)، هراس اختصاصي (که در صورت مواجهه با موقعيت هراس‏آور معيني پيدا مي‏شود)، اختلال وسواسي ـ جبري (که در صورت مواجهة فردي که وسواس آلودگي دارد با چيز کثيف پيدا مي‏شود)، اختلال استرس پس از سانحه (ptsd) (که در پاسخ به محرک‏هايي پيدا مي‏شود که ربطي به يک عامل فشار شديد دارند)، يا اختلال اضطراب جدايي (که در پاسخ به دور ماندن از خانه يا نزديکان پيدا مي‏شود).

    جدول 4 ملاک‏هاي تشخيصي dsm-iv-tr در مورد اختلال پانيک با بازار هراسي

    الف) هر دو مورد زير وجود داشته باشد:(1) حملات غير منتظره و عود کنندة پانيک.(2) در پي لااقل يکي از اين حملات، لااقل يکي از موارد زير به مدت لااقل يک ماه وجود داشته باشد:(الف) نگراني دايم از وقوع حمله‏اي ديگر.(ب) نگراني از نتايج ضمني حمله يا عواقب آن (مثل از دست دادن تسلط بر خود، ابتلا به حملة قلبي، «ديوانه شدن»).پ) پيدايش تغييري چشمگير در رفتار به دليل حملات مزبور.ب) وجود بازار هراسي.پ) حملات پانيک، ناشي از اثرات جسمي مستقيم يک ماده (مثلاً از مواد مورد سوء مصرف يا از داروها) يا يک بيماري طبي عمومي (مثل پرکاري تيروييد) نباشد.ت) اختلال رواني ديگري نتواند حملات پانيک را بهتر توجيه کند، مثل جمعيت هراسي (که در صورت مواجهه با جمع) ـ که عامل ترس است ـ پيدا مي‏شود)، هراس اختصاصي (که در صورت مواجهه با موقعيت هرس‏آور معيني پيدا مي‏شود)، اختلال وسواسي ـ جبري (که در صورت مواجهة فردي که وسواس آلودگي دارد با چيز کثيف پيدا مي‏شود)، اختلال استرس پس از سانحه (ptsd) (که در پاسخ به محرک‏هايي پيدا مي‏شود که ربطي با يک عامل فشار شديد دارند)، يا اختلال اضطراب جدايي (که در پاسخ به دور ماندن از خانه يا نزديکان پيدا مي‏شود).
    تصاوير کوچک فايل پيوست تصاوير کوچک فايل پيوست 2351.gif  
    امضای ایشان
    آواز عاشقانه ما در گلو شکست..
    حق با سکوت بود..صدا در گلو شکست..
    آن روزهای خوب که دیدیم..خواب بود..خوابم پرید..و خاطره ها در گلو شکست...

  2. 4 کاربران زیر از aida68 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16950
    نوشته ها
    421
    تشکـر
    346
    تشکر شده 512 بار در 244 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : بازار هراسی(آگورافوبیا)

    علائم و نشانه ها

    آگورافوبیا معمولاً با افکار اضطرابی دربارهٔ غش کردن یا از دست دادن کنترل در حضور جمع همراه است و عمدتا منجر بهاجتناب از این محلها می‌شود. تپش قلب، تعریق، احساس لرزیدن یا رعشه، احساس کوتاه شدن نفس، احساس خفهشدن، احساس ناراحتی یا درد قفسه سینه، تهوع یا ناراحتی شکمی، احساس سرگیجه، تلوتلو خوردن، منگی یا ضعف، ترس از دست دادن تسلط بر خود، ترس از مردن و پارستزی یا« احساس کرختی یا سوزن سوزن شدن» در هنگام قرار گرفتن در شلوغی .

    علل و عوامل خطرساز

    طبق بعضی نظریه ها، بسیاری از موقعیت هایی که آغازگر حملات وحشت زدگی هستند، در زمان های گذشته برای انسان به راستی خطرناک بودند. برای مثال، در گذشته اگر آدم ها در تونلی گیر می افتادند امکان داشت کارشان به خفگی یا غش وضعف بکشد، امکان داشت ارتفاعات خطرناک باشند، امکان داشت در فضاهای باز مورد حمله قرار گیرند (توسط حیوانات درنده)، امکان داشت که اجداد ما در اماکن عمومی با دشمن برخورد کنند.بسیاری از ترس ها از جمله اختلال گذر هراسی بقایای این ترس های غریزی و سازگارانه ی پیشین هستند.اما، امروزه این موقعیت ها دیگر خطرناک نیستند.این اختلال اگر چه می تواند زمینه های ارثی داشته باشند، اما کاملاً ارثی نیستند. فرد مبتلا به گذرهراسی که از موقعیت های ترس آور اجتناب می کند معمولاً از یک ”شخص ایمن” درخواست کمک و همراهی می کند یعنی، شخصی که این فرد را در موقعیت های اضطراب آور همراهی کند. شاید فکر کنید که معنی دلگرم شدن به یک ”شخص ایمن”، یا اجتناب و یا سایر ”رفتارهای ایمنی” این است که فرد در روزها و هفته های آتی دچار حمله وحشت زدگی نخواهد شد، اما او باز هم با ترس از حمله بعدی زندگی می کند. نتیجه ترس و اجتناب فرد این است که دنیای او کوچکتر و کوچکتر می شود. تا حدی به خاطر این محدودیت ها، و تا حدی به خاطر این که آنها احساس می کنند کنترل خودشان را ندارند و نمی داند چطور مشکلشان را اداره کنند، بسیاری از افراد مبتلا به اختلال وحشت زدگی و گذر هراسی به افسردگی نیز مبتلا می شوند. افسردگی و اضطراب بعضی از آنها چنان شدید می شود که خودسرانه به مصرف الکل، داروهای آرام بخش یا مصرف مواد مخدر می پردازند.

    درمان بیماری

    باید دانست که نخستین قدم در برخورد با آگورافوبیا، رد اختلال افسردگی است. ضمنا از آنجا که مهمترین فاکتورابقاء کنندهٔ این بیماری اجتناب (avoidance)می‌باشد پس به همین دلیل باید بیماران را با موقعیتی که از آناجتناب می‌کنند، رویارو کرد و بیمار نباید تا زمان فرونشستن اضطراب آن موقعیت را ترک کند. گفتنی است که درکتاب oxford داروی توصیه شده برای درمان آگورافوبیا در صورت شکست درمان شناختی رفتاری، داروی ایمیپرامین می‌باشد. برای درمان این اختلال ترکیبی از درمان های غیردارویی و دارویی مؤثر شناخته شده است.بهترین روش درمان این اختلال، رفتار درمانی است. تکنیک های مختلفی نظیر حساسیت زدایی تدریجی، مواجهسازی یا غوطه ورسازی با کمک آموزش آرام سازی و هیپنوز و … از سوی روان پزشکان یا روان شناسان بالینی دردرمان این اختلال استفاده می شوند که به نحو کاملاً مؤثری با بهبود این اختلال همراه است.سایر روش هایدرمانی نظیرروانکاوی، خانواده درمانی و نیز استفاده از داروها از سوی روان پزشکان توصیه شده اند که با بهبودقابل توجه این اختلال توأم بوده است.به هر حال با توجه به شیوع بسیار بالای این بیماری و ایجاد اختلال درعملکرد عادی و روزمره افراد مبتلا از یک سو و وجود درمان های مؤثر برای آن از سوی دیگر، تشخیص و درمانآن اهمیت به سزایی خواهد داشت.
    ویرایش توسط aida68 : 07-02-2015 در ساعت 12:45 AM
    امضای ایشان
    آواز عاشقانه ما در گلو شکست..
    حق با سکوت بود..صدا در گلو شکست..
    آن روزهای خوب که دیدیم..خواب بود..خوابم پرید..و خاطره ها در گلو شکست...

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. شخصیت افراد سمعی,بصری و لمسی
    توسط erfaneh در انجمن روانشناسی فردی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 02-06-2015, 06:29 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد